[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 90 آبان 25 , ساعت 7:9 عصر

 

داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود. او پس از سال ها آماده سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد.

ولی از آن جا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود. شب، بلندی های کوه را در بر گرفته بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلاً دید نداشت. ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود. همان طور که از کوه بالا می رفت پایش لیز خورد. و در حالی که به سرعت سقوط می کرد از کوه پرت شد. در حال سقوط فقط لکه های سیاهی مقابل چشمانش می دید و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله ی قوه ی جاذبه، او را در خود می گرفت.همچنان سقوط می کرد، در آن لحظه تمام رویدادهای خوب و بد زندگیش به یادش آمد. اکنون فکر می کرد مرگ چه قدر به وی نزدیک است. ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شد و در میان آسمان معلق ماند. در این لحظه سکون چاره ای برایش نماند جز آن که فریاد بزند

خدایا کمکم کن!!!!

 ناگهان صدای پر طنینی از آسمان شنیده شد:

چه می خواهی؟

- ای خدا نجاتم بده!

واقعاً باور داری که می توانم نجاتت دهم؟

- البته که باور دارم!

اگر باور داری طنابی را که به دور کمرت بسته است پاره کن!

 یک لحظه سکوت... و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد.

  گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند. بدنش از طناب آویزان بود و با دست هایش محکم طناب را گرفته بود در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت!

نتیجه:

                              "وقتی ایمان داری، واقعا ایمان داشته باش!"

 

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ